دیروز و امروز دلتنگی زیادی را تجربه کردم. احساسم بر این بود که (ح) هم این براشفتگی احساس من را از اقلیمی دیگر درک و لمس می کند. سخنرانی و پیامی که برایش فرستادم بدون هیچ پیش زمینه ای بود .یادم بود که عهدی بسته بودم که دگر یاد یار نکنم و دوباره به این اندیشیدم که اگر همین اکنون لحظه مرگ فرا برسد آیا همچنان می خواهم که مصلحت اندیشی کنم و این فوران احساس را در خودم خفه کنم؟!
البته که نه! هر چه انسان با احساسش و وجودش رفیق تر باشه به خودش نزدیک تر و هر زمان که درگیر ارزش گذاری می شه و رفتارش مبتنی بر این ارزش های قراردادی شکل می گیره، به احتمال قریب به یقین داره به خودش درووووغ میگه!
هر وقت در تعارض بین خواستن و نخواستن هستم ، یعنی لحظه ای است که با خودم صادق نیستم ، گریزی می خواهم به درون خود و درنگی به آنچه باید باشد.
ارزش ,، ,خواهم ,لحظه ,خودش ,یقین ,بود که ,می خواهم ,بر این ,قراردادی شکل ,ارزش های
درباره این سایت